سو جون کیونگ زنی مجرد و متخصص زنان و زایمان است. او از بیرون زندگی‌ بی‌نقصی دارد؛ شغلی خوب و ظاهری جذاب. اما در واقع فردی بسیار تنهاست و رازی را با خود حمل می‌کند که از پذیرفتنش می‌ ترسد. او هفت سال پیش به‌ دلیل حادثه‌ ای که باعث فروپاشی خانواده‌ اش شد، از خانه فرار کرده است. برای اینکه این راز فاش نشود، سعی می‌کند با شدت و اعتماد به‌ نفس بیشتری زندگی کند. تا اینکه مردی در زندگی‌ اش ظاهر می‌شود؛ تنها کسی که تنهایی او را می‌فهمد و ...

خانواده‌ای که ظاهری شاد و بی‌نقص دارند، در پی اتفاقی تراژدیک، با چالش‌های عمیقی روبرو می‌شوند. ماجرا از جایی شروع می‌شود که قتل دخترشان، اعتمادی را که در گذشته وجود داشت، متزلزل می‌کند. شک و تردید در دل اعضای خانواده نفوذ می‌کند و رازهایی پنهان آشکار می‌شوند و ...

یانگ رو یک دانشجوی بسیار خوب است که به طور اتفاقی با پسری که در حال خونریزی است، روبرو می شود و تصمیم می گیرد تا به علت وضعیت خطرناکش، او را مخفیانه به خوابگاه دانشگاه دختران ببرد و ...

سانگ مین برای فرستادن فرزند اوتیستیک خود به یک موسسه ویژه به فنلاند می آید، اما او در شهر پوشیده از برف هلسینکی احساس بی هویتی می کند و ....